جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۳۷

۱

دُرد دردت تا به کی نوشیم ما

سرّ عشقت تا به کی پوشیم ما

۲

دیگ سودای تو را تا پخته ایم

ز آتش عشق تو در جوشیم ما

۳

تا پیامت آورد باد صبا

بر سر ره جمله تن گوشیم ما

۴

گرچه چون نی زخم هر دستی خوریم

در غم هجر تو خاموشیم ما

۵

در فراقت جامه ی جان چاک شد

با لباس صبر می پوشیم ما

۶

دوش می گفتی شبی بنوازمت

بر امید وعده ی دوشیم ما

۷

شربت وصلم بده کز جام هجر

واله و حیران و مدهوشیم ما

۸

بر نمی آییم با درد و غمت

چند با هجران تو کوشیم ما

۹

ما ز یادت یک زمان خالی نییم

گرچه از یادت فراموشیم ما

۱۰

گر همه ملک جهانم می دهند

یک سر موی تو نفروشیم ما

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۳۷

نظرات