
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۳۹۲
۱
بیا لطافت گل را ببین به وقت صبوح
که تا ز خوف بیاسایدم زمانی روح
۲
به وقت گل دل خود را مدار تنگ ز غم
یقین بدان که درین موسمست عین فتوح
۳
بسان بلبل شوریده دل ز بیم فراق
هزار ناله برآرم من از دل مجروح
۴
به صبح در چمن گل شدم به گل گفتم
به مدح روی تو مادح منم تویی ممدوح
۵
اگر جهان همه طوفان بگیرد او چه غمش
کسی که دست امیدش رسد به دامن نوح
نظرات