
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۴۰۵
۱
ای همچو عید روی تو عیدت خجسته باد
خصمت به بند شدّت ایام بسته باد
۲
سلطان خاطرت به سر تخت مقبلی
با دولت و نشاط همیشه نشسته باد
۳
باداتنت درست و دلت خوش ز روزگار
چون زلف دلبران دل خصمت شکسته باد
۴
از تیر حادثات یمین و یسار دهر
دایم درون خاطر بدخواه خسته باد
۵
در بوستان دولت تو ز آب زندگی
سرو قدت به جوی مراد تو رسته باد
۶
از چشمه ی حیات سکندر نیافت بهر
چون خضر دست و روی تو ز آن آب شسته باد
۷
ورد کسی که نیست دعای تو صبح و شام
امّید زندگی ز جهانش گسسته باد
نظرات