جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۴۴۰

۱

گویند جهان وفا ندارد

میلی سوی وصل ما ندارد

۲

با هر که دمی به زجر می زد

آخر به چه از جفا ندارد

۳

دردیست مرا ز بی وفاییش

کان درد جفا دوا ندارد

۴

سلطان جهان ز روی رحمت

رحمی به دل گدا ندارد

۵

از حد بگذشت جور بر ما

باشد که چنین روا ندارد

۶

بی مهر بتیست بس ستمگر

از روی جهان حیا ندارد

۷

ای باد بگو که آن نگارم

دارد سر وصل یا ندارد

۸

بیچاره دلم به غیر عشقش

در هر دو جهان خطا ندارد

۹

آزرده دل من از جفایش

گویی که به دل وفا ندارد

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۳۲

نظرات