جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۴۵۶

۱

آه دردآلود من از سقف مینا بگذرد

وآب چشمم در غمش از موج دریا بگذرد

۲

آب چشم ما ز سر بگذشت در هجران او

بر دل ما رحمت آرد هر که بر ما بگذرد

۳

وعده ی وصل خودم زنهار بر فردا مده

خسته ی هجران تو شاید که فردا بگذرد

۴

نگذرد بر خاطرت روزی که بر ما بگذری

مگذر از راه وفا زنهار کاینها بگذرد

۵

وصل بی هجران میسّر نیست کس را در جهان

نیک و بد هرکس نماید زشت و زیبا بگذرد

۶

ای دل مسکین برآید آفتاب روز وصل

غم مخور خوش باش کاین شبهای یلدا بگذرد

۷

هم نماند ضایع آخر ناله های زار من

زآنکه آهم صبحدم از سقف مینا بگذرد

۸

هر که او منع زلیخا می کند در عاشقی

گر ببیند یوسف از منع زلیخا بگذرد

۹

عاشقان تنها فدای خاک یکرانش کنند

آن نگار سرو قد جایی که تنها بگذرد

۱۰

با بد و نیک جهان ای جان بساز از بهر آنک

شادی نادان نماند رنج دانا بگذرد

تصاویر و صوت

نظرات