
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۴۹۸
۱
کجا دل در غمت آرام گیرد
کجا با درد تو درمان پذیرد
۲
گرش لطفت بگیرد دست و میلی
کجا از عشق تو یک دم گزیرد
۳
روا داری که مسکینی غریبی
به درد عشق تو از غم بمیرد
۴
چرا لطف تو دست ناتوانی
به وصل خویشتن یک دم نگیرد
۵
گرم از وصل ننوازی زمانی
یقین کاندر جهان طوفان بگیرد
نظرات