جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۵۳۰

۱

دل عاشق ز غم پردرد باشد

رخش از درد دوری زرد باشد

۲

به شبهای فراق روی دلبر

ز خورد و خواب دایم فرد باشد

۳

نه در خورد منست این آرزو لیک

شب وصلت مرا در خورد باشد

۴

منم خاک سر کویت مبادا

ز ما بر خاطر تو گرد باشد

۵

کسی آگه شود بر دردم ای جان

به عشق او که صاحب درد باشد

۶

تو می دانی مرا در هجر رویت

دلی بس گرم و آهی سرد باشد

۷

کسی کاو را بود صبر از نگاری

به عشق او که صاحب درد باشد

تصاویر و صوت

نظرات