
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۶۰۵
۱
طالبان سر کویت رخ جانان طلبند
رخ جانان نه مرادست مگر جان طلبند
۲
این دلیلیست که در صورت خوبان همه خلق
گشته حیران جمالند و همه آن طلبند
۳
چون تویی مایه درمان دل عشاقان
دردمندان تو از لطف تو درمان طلبند
۴
چون من آشفته آن روی چو ماهت شده ام
در سر کوی تو از ما سر و سامان طلبند
۵
بر سر کوی تو چون هست سگان را باری
عاشقان تو چرا بار ز دربان طلبند
۶
چون تویی سایه ی خالق به سر خلق جهان
سایه مرحمت شاه جهانبان طلبند
۷
غرق طوفان بلا گشته دل و جان و چو نوح
دست امّید برآورده و درمان طلبند
نظرات