
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۶۳۸
۱
صبح روی تو سلامت می کند
هم دعای صبح و شامت می کند
۲
چون به بستان بگذری ای جان و دل
سرو بستانی قیامت می کند
۳
این دل بیچاره در بیت الحزن
چون دعای جان دوامت می کند
۴
زان مراد این جهان بی وفا
آنچه می خواهی به کامت می کند
۵
اشک خون می بارد از چشمم ز غم
از صبا هر دم پیامت می کند
۶
خون دل از راه چشم ما مدام
همچو می هر دم به جامت می کند
۷
سرو بالای تو گویم راستی
در چمن باری قیامت می کند
۸
گر کسی سر می کند ایثار تو
دل جهان و جان به پایت می کند
۹
زلف و خال چشم شوخت از هوا
هر زمان مرغی به دامت می کند
نظرات