
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۷۲۷
۱
ای بر دلم از فراق صد بار
ناگشته به وصل شاد یک بار
۲
در بارگه وصال خویشم
از لطف نمی دهد دمی بار
۳
بار غم تو مرا نه بس بود
کز هجر نهاده ای به سر بار
۴
شب تیره و بار شیشه خر لنگ
ترسم نرود به منزل این بار
۵
بلبل ز هوای بوستان سوخت
و این خار نمی دهد گلی بار
۶
باران سعادت الهی
از ابر عطات بر جهان بار
۷
امید به کس ندارم الّا
بر رحمت و لطف ایزد بار
نظرات