جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۷۶۳

۱

چون زلف سودایی شدم بر روی بغدادی پسر

آشفته و سرگشته ام در کوی بغدادی پسر

۲

بر بوی خط و عارضش جان را کنم ایثار اگر

آرد نسیمی صبحدم از سوی بغدادی پسر

۳

روی تو چون برگ سمن قد تو چون سرو چمن

محراب هر دو چشم من ابروی بغدادی پسر

۴

بویی که آرد صبحدم از زلف یارم دم به دم

صد جامه ی جان بر درم بر بوی بغدادی پسر

۵

بدخویی دارم چو خور کز وی شود خیره بصر

از خود ندارم من خبر از خوی بغدادی پسر

۶

بر روی چون ماه چگل بر قامت رعنا مهل

کاشفته گردد همچو دل گیسوی بغدادی پسر

۷

دارم همه کام جهان دانی چه خواهم این زمان

دارد دلم بس آرزو بر روی بغدادی پسر

تصاویر و صوت

نظرات