جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۷۹۲

۱

دلبرا بر سر کوی تو فغانست امروز

آتشم از غم تو در دل و جانست امروز

۲

آتشی کز غم مهر تو مرا در جان بود

بر دو رخسار چو ماه تو عیانست امروز

۳

آنکه دوشم به کنایت سخنی می گفتی

چون بدیدم به یقین حال همانست امروز

۴

آشکارا شده عشق تو ولی در دل ما

راز سربسته ی آن دوست نهانست امروز

۵

به امید شب وصلت که مگر دریابم

حالیا خون دل از دیده روانست امروز

۶

سر فدا کردم و عشقت بخریدم لیکن

سر به سر سود به عشق تو زیانست امروز

۷

گر تو خلقی بکشی زار و گر بنوازی

حکم و فرمان تو بر جمله روانست امروز

تصاویر و صوت

نظرات