جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۸

۱

اسباب جهان نیست میسّر دل ما را

آخر که کند حل به جهان مشکل ما را

۲

بر درد دل خلق جهانی چو طبیبی

از لطف دوایی بکن آخر دل ما را

۳

جانا مگر از روز نخستین بسرشتند

با مهر رخ خوب تو گویی گل ما را

۴

از خاکم و از آب ولی آتش عشقت

بر بادِ جفا داد همه حاصل ما را

۵

بودم به خیال آنکه نگردی ز وفایم

دیدی تو خیالات کج باطل ما را؟

۶

مستغرق بحر غم ایام جفاییم

گویی که وجودی نبود ساحل ما را

۷

در گوش دل آمد سحر از هاتف غیبم

کای دوست نکو دار تو آن واصل ما را

تصاویر و صوت

نظرات