
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۸۰۱
۱
نمی باید مرا منّت ز هرکس
که روزی ده تویی در عالم و بس
۲
کسی خود نیست در عالم چو دیدم
مگر لطفت رسد فریاد هرکس
۳
ز ناکس راه کس پیدا نباشد
جدا کن راه هرکس را ز ناکس
۴
چو ما را در جهان غیر از تو کس نیست
به فضل خویشتن فریاد ما رس
۵
منم چون خس به بجر بی کرانت
که روی بحر ممکن نیست از خس
نظرات