جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۸۰۹

۱

ما را بجز خیال تو کس نیست هم نفس

بی تو نمی توان که برآریم یک نفس

۲

در بحر غم فتاده منم در فراق تو

ای نور هر دو دیده به فریاد ما برس

۳

دلبر به خواب صبحدم و نیستش خبر

کز چشمه دو چشم جهان می رود ارس

۴

خوش خفته در کجاوه ی نازی چه غم خوری

زآنکس که ناله ها زند از شوق چون جرس

۵

تیغ فراق بازوی صبرم شکست و ما

از دوست صبر چون بتوانیم زین سپس

۶

بلبل صفت مقید بند و بلا شدیم

روزی .... که تا بشکنم قفس

۷

عشق تو شاهباز و من خسته دل ضعیف

با باز عشق روی تو بازی کند مگس

تصاویر و صوت

نظرات