جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۸۲۸

۱

گر زنم آهی بسوزم خرمنش

ای مسلمانان بگویید از منش

۲

تا به حالم رحمتی آرد کنون

ورنه در عشقش بگیرم دامنش

۳

چون بدیدم حسن رویش را به دل

گفتم الحمدی بدم پیرامنش

۴

ای صبا گر سوی کنعان بگذری

نزدم آور بویی از پیراهنش

۵

هم عنایت بودمی ای کاجکی

تا به دیده رفتمی من مأمنش

۶

دست دل نگذارم از زلف دوتا

ای صبا من، تا نگردی ضامنش

تصاویر و صوت

نظرات