جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۸۳۰

۱

در فراقت من نکردم خواب خوش

بی لبت هرگز نخوردم آب خوش

۲

غرقه گشتم در غمت دستم بگیر

بحر غم را کی بود پایاب خوش

۳

در فراقت جان شیرین می دهم

بنده بیچاره را دریاب خوش

۴

روی خوبت کعبه صاحب دلان

زآنکه باشد ابرویت محراب خوش

۵

تابکی در تاب باشی ای نگار

گرچه باشد در دو زلفت تاب خوش

۶

جز رخ عاشق فریبت دلبرا

من ندیدم در جهان مهتاب خوش

۷

کار من عشقست و بار از غم به دل

باشدم در عشق او اسباب خوش

تصاویر و صوت

نظرات