
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۸۷۹
۱
مراست از دو جهان مهر دوست حاصل دل
جزین چه هست مرا در جهان مداخل دل
۲
بیا که گر همه عالم شوند دشمن جان
به دوستی که نشستی تو در مقابل دل
۳
خیال بود مرا کز تو برخورم شبها
زنیم خنده گهی بر خیال باطل دل
۴
ز دست دل بجز از خون نمی خورم چه کنم
ز عشق دوست جزین نیست حاصل دل
۵
چرا که راه وصال تو نیست آسانش
به لطف خویش نظر کن به کار مشکل دل
تصاویر و صوت

نظرات