جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۸۹۲

۱

من بی دل چکنم پیش که گویم غم دل

که ز عشق تو بجز غصّه ندارم حاصل

۲

ای صبا حال دل من بر دلدار بگوی

که جهانی ز غم عشق تو شد لایعقل

۳

غافل از یاد تو یک لحظه نیم تا دانی

زینهار از من دلخسته نباشی غافل

۴

طمع دانه کند مرغ که در دام افتد

ورنه در دام غم و غصّه نیاید عاقل

۵

خلق را میل به حوران بهشتی باشد

چه کنم نیست مرا جز به تو خاطر مایل

۶

به وصال تو بس امّید وفا بود مرا

آه کاندیشه غلط بود و تصوّر باطل

۷

به قیامت برد از عشق جهان حسرتها

که به تشریف وصال تو نگردد واصل

تصاویر و صوت

نظرات