
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۸۹۵
۱
ای برده آتش رخ تو آب و رنگ گل
با روی تو چرا بودم راه سوی گل
۲
با نکهت دو زلف تو عنبر چه می کنم
با روی تو کجا برم ای دوست بوی گل
۳
زان رو که نیست در گل خوش بو وفا بسی
عیبی بود عظیم چنین است خوی گل
۴
کی گل برآورد چو لبت غنچه ای دگر
آب حیات اگر رود ای جان به جوی گل
تصاویر و صوت

نظرات