جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۹۱۷

۱

درد دلم را ز تو گرچه نهان کرده ام

شب همه شب بر درت ناله ز جان کرده ام

۲

در هوس روی تو ای بت مه روی من

پیک نظر در پیت مست و روان کرده ام

۳

روی دلارای تو ماه تمامست و من

نسبت قد تو را سرو روان کرده ام

۴

عشق تو سودم ولی هست به جانم زیان

در غم عشقت بسی سود و زیان کرده ام

۵

زود بیا ای نگار بی سببست انتظار

چون قدمت را نثار جان جهان کرده ام

۶

تا رخ زیبای تو گشت زلیخای حسن

یوسف جان در پیت جامه دران کرده ام

تصاویر و صوت

دیوان کامل جهان ملک خاتون - جهان ملک خاتون - تصویر ۳۲

نظرات