جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۹۴

۱

سرو در باغ به بالای تو می ماند راست

مه ده دچار ز شرم رخ تو در کم و کاست

۲

آفتاب از رخ زیبای تو خجلت زده است

زآنکه او روشنی از روی توأش باید خواست

۳

در چمن چون بخرامید قد رعنایت

راستی سرو روان پیش قدت برپا خاست

۴

در لب جوی سهی سرو قدش در لرزست

چون بدیدیم نگارا ز کجا تا به کجاست

۵

گرچه شمشاد نمودار قدت بود ولیک

شیوه ی قدّ دلارای تو دیدم رعناست

۶

دل منه بر گل خوش بوی تو در باغ جهان

که جهان نیز چو گل یکسره بی مهر و وفاست

تصاویر و صوت

نظرات