جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

شمارهٔ ۹۸

۱

آن سرو ناز رسته که اندر کنار ماست

سر بر فلک کشیده و فارغ ز کار ماست

۲

پای دلم چو سرو فروشد به خاک مهر

دستی که دستگیر نباشد نگار ماست

۳

در ما نظر فکن ز سر مهر کز غمت

بنگر که خون دیده و دل در کنار ماست

۴

درهم کشیده ابروی چاچی کمان چرا

آشفته جعد زلف تو چون روزگار ماست

۵

آنچ از غمم نسوخت دل آهنین توست

وآنچ از فراق سوخت تن زار زار ماست

۶

آمد نسیم عنبر سارا ز باد صُبح

گویی که نکهت سر زلفین یار ماست

۷

بگذشت و در جهان نظر لطف خود نکرد

و این هم نگفت خسته مسکین نزار ماست

تصاویر و صوت

نظرات