
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۹۹۹
۱
اگر با دولتت پاینده باشم
به پیش بندگانت بنده باشم
۲
بنازم پیش جانت تا بمیرم
بمیرم پیش تو تا زنده باشم
۳
رسم از دولت وصلت به کامی
اگر با طالع فرخنده باشم
۴
ز سر خشنود باشم آن زمانی
که پیش پای تو افکنده باشم
۵
گرم در سایه ی مهرت بود جای
چو خورشید جهان تابنده باشم
۶
تو سلطانی ز حکمت سر نپیچم
درین ملک جهان تا بنده باشم
نظرات