
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۲
۱
ای خجسته نهاد فرّخ رای
روز نوروز بر تو میمون باد
۲
ای همای سعادت ابدی
روزگارت همه همایون باد
۳
کمترین بنده تو جمشیدست
کمترین چاکرت فریدون باد
۴
هر مرادی که از جهان طلبی
یاورت کردگار بی چون باد
۵
هرکه از دولت تو شاد نگشت
خاطر او همیشه محزون باد
۶
وآنکه را آبرو نه از در تست
چشمش از خون دل چو جیحون باد
۷
هرکه با تو دلش نه چون الفست
پشت عیشش همیشه چون نون باد
۸
غم و اندیشه در دلت کم باد
عمر جاوید و جاهت افزون باد
۹
بی نسق شد جهان ز مردم دون
خاک در چشم مردم دون باد
۱۰
وآنکه از غصّه جان من خون کرد
دلش از جور چرخ پرخون باد
۱۱
اخترش تیره باد و طالع نحس
عشرتش تلخ و بخت وارون باد
نظرات