
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۷
۱
هرگه که گلی تازه به صبحم بنمود
کز دیدن آن فتوح روحم بفزود
۲
زان گل بویی هنوز بر من نوزید
کش باد فنا ز پیش چشمم بربود
نظرات