
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۰۴
۱
دل تنگ مشو که جان به جانان برسد
و این درد مرا نوبت درمان برسد
۲
امید ز روز وصل بر نتوان داشت
باشد که شب هجر به پایان برسد
نظرات