
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۱۴
۱
خورشید رخ تو را ز جان خواسته شد
از شرم رخت تمام مه کاسته شد
۲
پیرامن عارض تو خطّی بدمید
گل بود به سبزه نیز آراسته شد
نظرات