
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۷۸
۱
بر روی دلم نشسته بین گرد فراق
جانم به لب آمدست از درد فراق
۲
چون لشکر هجر تو چنین خونریزست
بیچاره دلم نیست همآورد فراق
نظرات