
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۱۹۰
۱
هرچند که تو دشمن جانی ای دل
در جان من خسته روانی ای دل
۲
اندیشه چنین بکن که خود را و مرا
از دست فراق وارهانی ای دل
نظرات