
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۲۲۰
۱
گفتم که هوای یار سرکش گیرم
سودای سر زلف مشوّش گیرم
۲
خواهم که ز جان و دل شوم قربانش
چون نیست میسّرم که ترکش گیرم
نظرات