
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۲۵۸
۱
تا چند کنی به عالمم سرگردان
یارب که که گفت که ز ما سرگردان
۲
گر زلف توأم چو گو به چوگان بزند
چون گوی کنم در قدمت سر، گردان
نظرات