
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۲۸۷
۱
مسکین دل من دور ز جان افتاده
سرگشته ز عشق در جهان افتاده
۲
از غصّه روزگار و از درد فراق
بیچاره به کام دشمنان افتاده
نظرات