
جهان ملک خاتون
شمارهٔ ۳۴۸
۱
آمد به مشامم از سر زلف تو بوی
افکند دل مرا دگر در تک و پوی
۲
از بس که به چوگان جفا زد ما را
سرگشته از آن کرد چنانم چون گوی
نظرات