
جلال عضد
شمارهٔ ۱۳۲
۱
ای دُرج ثمین تو گهربار
لعل شکرین تو شکر بار
۲
باغی ست رخت ز بس لطافت
آورده بنفشه های پر بار
۳
از دل ننشست جوش عشقت
وین دیگ هنوز هست بر بار
۴
سروی ست قدت که هست بر وی
نسرین و گل و بنفشه بر بار
۵
باری ست گران جدایی دوست
این بار زیاده تر ز هر بار
۶
بر من ستم زمانه بس نیست
کاندوه تو می خورم به سربار
۷
ساقی بده آن شراب گلرنگ
من توبه شکسته ام دگر بار
۸
چون چشم جلال در غم عشق
من ابر ندیده ام گهربار
نظرات