
جلال عضد
شمارهٔ ۱۷۷
۱
صبحدم بر بوی جانان سوی گلزار آمدم
همچو بلبل پیش گل در ناله زار آمدم
۲
تا ببینم نرگس و سنبل چو چشم و زلف او
این چنین سرمست و آشفته به بازار آمدم
۳
از جفای غمزه مستش سوی گل با خروش
از درِ بُستان شدم در کوی خمّار آمدم
۴
حُسن روی او طلب کردم به بتخانه شدم
تار زلفش دَر گرفتم پیش زنّار آمدم
۵
جلوه زن شد حُسن جانان از همه سو بر جلال
من که بودم تا برین دولت سزاوار آمدم
نظرات