
جلال عضد
شمارهٔ ۸۳
۱
خطّی که قرین خال باشد
شک نیست که بی مثال باشد
۲
سروی که به قامت تو ماند
در غایت اعتدال باشد
۳
آن دم که تو شرح حال گویی
بنگر که مرا چه حال باشد
۴
افسوس بود که چون تویی را
با همچو منی وصال باشد
۵
آن را که به یاد تست مشغول
از هر دو جهان ملال باشد
۶
هرگز نکنم خیال خوابی
تا در سرم این خیال باشد
۷
هم باد پیام ما رساند
صبحی اگرش مجال باشد
۸
دیگر نکند نشاط پرواز
مرغی که شکسته بال باشد
۹
گفتند که بنده می نوازی
شاید که یکی جلال باشد
نظرات