جلال عضد

جلال عضد

شمارهٔ ۴

۱

ای دوست! جهان دمی ست و آن دم هیچ است

بر عمر مبند دل، که آن هم هیچ است

۲

گر تو دهن و میان جانان بینی

معلوم تو گردد که دو عالم هیچ است

تصاویر و صوت

نظرات