افسر کرمانی

افسر کرمانی

شمارهٔ ۱۳۰

۱

چشمه حیوان بر ارباب هوش

چیست لب مغ بچه باده نوش

۲

افسر و دیهیم فریدون و جم

نیست مگر خم می، می فروش

۳

می نچشی نشئه صهبای عشق

همچو سبو گر نکشندت به دوش

۴

دل شده چون شمع به سوز و گداز

امشبم از عشق تو مانند دوش

۵

گوش فلک را نشوم گوش وار،

تا نکشم حلقه عشقت به گوش

۶

افسر، اگر پخته عشقش نه ای،

چون خم می ز آتش غیرت بجوش

تصاویر و صوت

نظرات