افسر کرمانی

افسر کرمانی

شمارهٔ ۱۶۳

۱

تا به روی تو شد دیده بازم

از همه دلبران بی نیازم

۲

توشه حسن و من بنده تو،

تو چو محمود و من چون ایازم

۳

عشق تو کرده رسوای خلقم

پرده برداشت آخر ز رازم

۴

شمع سان از فراقت همه شب

تا سحرگه بسوز و گدازم

۵

از نگاهی دلم را ربودی

گردش چشم مستت بنازم

۶

جان و دل در رهت دادم، آری

در قمار غمت، پاکبازم

۷

چند، چند از فراغت بسوزم

تا به کی با خیالت بسازم

۸

وصل تو تا مراد دلم شد،

غیر جان نیست بر کف نبازم

۹

جز خیال رخش، نیست افسر

مونس شام‌های درازم

تصاویر و صوت

دیوان افسر کرمانی به کوشش عبدالرضا افسری کرمانی - عبدالرضا افسری کرمانی - تصویر ۱۰۱

نظرات

user_image
مجید ع
۱۴۰۱/۱۲/۲۸ - ۰۲:۳۳:۳۹
وزن صحیح شعر  فاعلن فاعن فاعلن فع  است.