کوهی

کوهی

شمارهٔ ۱۱۳

۱

دمید صبح سعادت بطالع مسعود

بداد طالع خورشید غیب رو بشهود

۲

ز روی لطف سحرگه مفتح الابواب

دری ز وصل برویم چو آفتاب گشود

۳

چو طاق ابروی آنماه مهربان دیدم

نبود چاره جانم بجز رکوع و سجود

۴

بطاق ابروی خوبان چه سجده ها می کرد

که عین یکدیگر افتاد عابد و معبود

۵

دلم چو دید جمالی که جان ز پرتو اوست

یقین شدنش که همین است عاقبت محمود

تصاویر و صوت

نظرات