
کوهی
شمارهٔ ۱۳۰
۱
شبی از غیر آن ماه دل افروز
رخی بنمود چون خورشید در روز
۲
مراد از روز و شب زلف و رخ اوست
مه و خورشید را این شیوه آموز
۳
به پیش شمع رخسارش در آن شب
چو پروانه بسر گشتم بصد سوز
۴
خطاب آمد که از دنیی و عقبی
چو گشتی محرم ما دیده بر دوز
۵
چه کوهی در بهاران فضل او دید
بیان کرد این غزل در روز نوروز
نظرات