کوهی

کوهی

شمارهٔ ۱۵۷

۱

هزاران آفرین بر صنع صانع

که کرد از نور وظلمت نور جامع

۲

منم مجموعه ارض و سموات

که روح قدسیم اصل تبایع

۳

میان چار عنصر آفتاب است

چو شمع از چرخ چارم گشت لامع

۴

چو عکس آفتاب آن جمالم

از آن گشتم بوصل یار طامع

۵

ندارد عقل درک ذات پاکش

باسماء و صفاتش کرد قانع

۶

جلا ده آینه دل را که از حق

تجلی می شود بر بنده واقع

۷

انا الحق می زند در دل خداوند

چو انسان گوش جانرا کرد سامع

تصاویر و صوت

نظرات