
کوهی
شمارهٔ ۱۸۱
۱
روی آن ماه چو خورشید عیانست ای دل
تا نگویی که ز ذرات نهانست ای دل
۲
معنی هست که گفتند علی صورته
در جهان صورت حق جان جهانست ای دل
۳
کنت کنزا که بیان کرد چه معنی دارد
یعنی انسان شد و خود گنج روانست ای دل
۴
کل یوم هو فی شأن بیانی است بدان
گاه او پیر بود گاه جوانست ای دل
۵
گل رخسار وی از باغ دل ما بشکفت
قد آن سرو روان راحت جانست ای دل
۶
کوهیا وصف دهان بت عیار مگوی
زان که در وصف خود آن ماه زبانست ای دل
تصاویر و صوت

نظرات