کوهی

کوهی

شمارهٔ ۱۸۲

۱

از روی حسن معنی جانرا بتی است مایل

زانرو نگشت هرگز از روی حسن زایل

۲

نزد توجمله خوبان چون ذره پیش خورشید

بر عجز خویش هستند ذرات جمله قایل

۳

تا چشم بد نبیند روی نکوی او را

طومار زلف گردید درگردنش حمایل

۴

رمز رأیت ربی در احسن صور بود

خورشید و ماه از آن شد حیران آن شمایل

۵

سیر یحبهم را آخر بیان همین است

بود او بخویش عاشق دیدیم در اوایل

۶

زانرو که نقش ادراک با قطره نیست فرقی

ادراک و درک ادراک می باشد از فضایل

۷

شیئی الله است کوهی بر خاک آستانش

محروم چون رود باز ازدرگه تو سایل

تصاویر و صوت

نظرات