
کوهی
شمارهٔ ۱۹
۱
هست آن آفتاب ماه نقاب
مردم دیده ی اولوالالباب
۲
دل و دلدار عین یک دگراند
جان چو کرد از وجود رفع حجاب
۳
نظری کن به بین به دانه و بر
لب لب قشر قشر لب لباب
۴
مدح و دم کو تفاوتت نکند
نیست فرقی میان آب و گلاب
۵
آفتاب قدیم لا شرقی
کرد ذرات را بلطف خطاب
۶
که منم در دل تو ای ذره
دل بدست آر و دلربا دریاب
۷
چشم جان بر گشادم و دیدم
آفتاب منیر و در مهتاب
۸
نقش غیر و خیال باطل رفت
نیست در بحر صاف موج و حباب
۹
از لب لعل ساقی باقی
خورد کوهی مدام نقل و شراب
تصاویر و صوت

نظرات