کوهی

کوهی

شمارهٔ ۲۰۴

۱

زلفت گشاده عنبر سارا گره گره

بر بست و داد باد صبا را گره گره

۲

گل لخت لخت جامه بیاد تو چاک زد

بگشاد غنچه بند قبا را گره گره

۳

می بست و می گشاد بهر جا که می رسید

سیلاب اشک دیده ما را گره گره

۴

چون باد صبح خفته ز مردم شب دراز

روحم گشاده جعد شما را گره گره

۵

بگشا بچشم مرحمت ای پادشاه حسن

از ابروان بسته خدا را گره گره

۶

مانند قدما که چو چنگیم در رکوع

برهم بلند زلف دو تا را گره گره

۷

در خدمت قبول تو جاروب وار جست

بر بسته ام میان صفا را گره گره

۸

در چین زلف سرکشت ای سرو گلعذار

خالت به بست باد صبا را گره گره

۹

زاهد بدانکه از زر و سیم جهانیان

مانند خواجه نیست گدا را گره گره

۱۰

از بیم رسته ایم و ز امید فارغیم

کوهی ببست خوف و رجا را گره گره

تصاویر و صوت

نظرات