
کوهی
شمارهٔ ۲۳
۱
از شمع ماه روی تو پر زیور آفتاب
در مشعل فلک بمثل اخگر آفتاب
۲
خورشید لایزال ز لاشرق چون بتافت
گشتند ذره ها همه مه پیکر آفتاب
۳
از آب و رنگ لعل لب آب دار تو
دارد بجام لعل می انور آفتاب
۴
هر جا قدم نهد صنم مه لقا روان
از خاکپای دوست برآرد سر آفتاب
۵
از پرتو جمال تو ای پرتو اله
ذرات کاینات بسوزد در آفتاب
۶
عشقت چو در دو کون خروسی بود سفید
چون آسمان و بیضه دراو اصفر آفتاب
۷
از رشک روی ماه تو ای آفتاب جان
بیرون کشد ز جسم بشر جان در آفتاب
۸
از آفتاب روی تو کوهی چو ماه شد
بخشد به آفتاب اکرم زیور آفتاب
نظرات