
کوهی
شمارهٔ ۴
۱
برای آنکه ظاهر گردد اسما
تجلی می کند حضرت باشیا
۲
بجز ذات و صفاتش نیست موجود
من و اوئیم با هم هر دو تنها
۳
منم خال سیاه روی ماهش
میان چین زلفین مسما
۴
جز او معروف و عارف گونه بینی
یکی بنمایدت اسم مسما
۵
دو عالم از وجود اوست موجود
چو ماه از مهر و خار از سنگ خارا
۶
ز تقلیب ظهور آن ذات شارح
گهی پنهان نماید گاه پیدا
۷
ز غیر خود تبرا در ازل کرد
بوصل خویشتن دارد تولا
۸
منزه باشد او از نفی و اثبات
چه حاصل شد بگو از لا و الا
۹
بیاد قد او از خویش انسان
چو حرف اولین میباش یکتا
نظرات