کوهی

کوهی

شمارهٔ ۶۹

۱

تا رود جان بجانب معراج

نیست جز شرع مصطفی منهاج

۲

در ره انبیاء بسر رفتی

دلدل درد دل بود هملاج

۳

عشق در جان و دل علم می زد

که در آندم که جسم بود امشاج

۴

سدره ای بود آدم و ابلیس

هر دو را از بهشت کرد اخراج

۵

چون به طبع هوای شیطا ن رفت

آدم آندم ندید برسرتاج

۶

کرد افشای سر حضرت حق

بر سردار شد سر حلاج

۷

بحر وحدت محیط بر اشیاست

آسمان و زمین کف امواج

۸

بسکه با خود تنید تار خیال

عقل، چون عنکبوت شد نساج

۹

کوهیا میرسی به عالم فوق

گر نمانی به تخت طبع مزاج

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
یزدانپناه عسکری
۱۴۰۲/۰۲/۲۴ - ۲۰:۲۴:۵۹
3- عشق در جان و دل علم می زد - که در آندم که جسم بود امشاج  *** 28- صورتی بی ارادتت نشود - متصور ز نطفه ی و امشاج  *** 28- بهم نشانی تو یافت عز سمع و بصر - مزاج نطفه ز دل در بدایت امشاج  *** [یزدانپناه عسکری]  إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیرا - الإنسان : 2 ........ " نبتلیه" مقامِ تکلیف و تعهد و مسئولیت و آزمایش و امتحانِ انسان است. خروج اراده انسان، فلسفه خلقت و بزرگترین موهبتی است که به انسان کرامت شده، بر آمده از درون در پیوند به فیوض بیرون،  دو آمیختن و گرد آمده در پیوندی با خروج از ناف (أَمْشاجٍ)، به هنگام خروج؛ انسان آن را حس می کند: (سَمیعاً بَصیرا) وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً –  توبه : 46 _______ 2:165 263:320 159:176